سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : چهارشنبه 91/1/16 | 11:2 صبح | نویسنده : محسن قادری

یه گلایلم که تو این سرزمین شوم

راهم به قبروسنگ گرانیت میرسه

هرروز به قتل میرسم وشعرمن فقط

به انتشارشعله کبریت میرسه

دردم هزارساله مث درده حافظه

درمونشم همونیه که کشف رازیه

نسلی که سرسپرده عصرحجرشده

به ساقیای ارمنیه پیر راضیه

هی مست میکنم مثه یه بطری شراب

که وقتی پاش بیفته یه ککتل ملتفه

یه مجرم فراری شدم که توزندگیش

درگیــــریه گریـــــز بــــــدون توفــــقه

فرقی نداره جاده چالوس وراه قم

من مستیم که خوش داره رانندگی کنه

یه ماهی که تو آکواریوم زار میزنه

تا توی اشکهای خودش زندگی کنه

باید تلوتلو بخوری این زمونه رو

وقتی که مست نیستی به بن بست میرسی

تومستی آدما دوباره مهربون میشن

حتی برادرای توی ایست بازرسی

میخندن و به دست تو دستبند میزنن

راه و برای بردن تو باز میکنن

تودام مورچه ها به سلیمان بدل میشیچ

قالیچه ها بدون تو پرواز میکنن

این بار چندمه که به یه جرم مشترک

هشتادتا ضربه پشتت هاشور میزنه

برگرد خونه حتی اگه با خبرباشی

تنها دل خودت برای تو شور میزنه




  • فروش بک لینک | قالب وبلاگ | قالب وبلاگ