سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : شنبه 93/4/14 | 8:25 عصر | نویسنده : محسن قادری

فاز برگشتن نگیر برو نمون بیشتر

من پیر شدم با تو دیگه جوون نیستم

آخه یادت میاد خیلی حساس بودی

حتی رو تیپ و قیافم دیگه من اون نیستم

 

صبحا از خواب پا میشم فقط سیگار صبحونم

یه چایی تلخ تو کف نگاه تو بودم

من بیمار تو بودم منو جواب کردی

ببین نیستی دوباره از یه دیوانه سرودم

یه روزی تو دلت یه جایی داشتم

واسه درد و دلات کم نمیذاشتم

یه روزی واسه من دلت می لرزید

اگه دور میشدم بی من میترسی

حالا غصه هامو بغل میگیرم

دیگه سراغ هیچ عشقی نمیرم

با این کاری که با دلم تو کردی

همه آرزوهاش دارن میمیرن

یه دل میگه چشامو ببندم روش

یه دل میگه بیخیال بخندم زود

که میگذره یه روزی فراموش میشه

کدومشو میگی اون فقط یه سردرد بود

که می رفت رو اعصاب یه بی بندو بسات

که هرچی میگفت بازم می خورد به تضاد طبقاتی

ما پایین شهر بگو تو کجاهاشی  عجب !

با اینکه خوب میدونم هرزه تر از این حرفا بودی

گفتی میخوام از هم دیگه جدا باشیم

نه حرفی حدیثی نه استخاره

واسه برگشتنت این حس و با یه

دل پر و جیب خالی دارم اربده میکشم

من مثل تو نیستم بخوام هردفعه دیده شم

تو دور همی البته دور همی که نه

خودت میدونی چی میگم پس نیا نزدیک من

که سگ تر از این حرفام همون روانیم

زیاد دور نشدم ازت من همین حوالیم

میگن رابطه تون مثه فیلم تایتانیک شد

من تو کف سریال روزگار جوانیم

کاری کردی دلم داغون شه امشب

بازم اسم تورو آروم نوشتم

تو قلبی که یه روز عشق تو جون داشت

آخه یه عمره از تو جون گرفتم




  • فروش بک لینک | قالب وبلاگ | قالب وبلاگ