تاریخ : سه شنبه 91/3/16 | 2:1 عصر | نویسنده : محسن قادری
حال خراب این روزات حسی شبیه پوچیه
گفتم که میره از لونش این پرنده کوچیه
گفتم نذار عمرتو پاش سرک کشیده میپره
پرنده خوشبختی نیست یه هوس زودگذره
نموندی پای قلبی که نبودنت مرگه براش
تن به فروختنم دادی حالا بشین پای سزاش
نفهمیدی برای من نبودنت قیامته
دیدی خیانت آخرش رسوایی و ندامته
دیدی که کوه رویاهات شکسته شد به دست دل
قصرقشنگ این خیال ویرون شدو نشست به گل
ازپس دل برنیومد اونکه نگاتو کند و برد
چشمای تو ازمن گذشت دلت ولی غصه میخورد
به قیمت محبتم طعنه زدی و پست شدی
جایی نموند برای عشق وقتی که پول پرست شدی
نفهمیدی که آخرش میرسی پای التماس
تو بازی نارو زدن برنده بودن اشتباس
.: Weblog Themes By Pichak :.