تاریخ : سه شنبه 90/12/2 | 7:42 عصر | نویسنده : محسن قادری
حالا که خــــاکــم میکنن نذارین جلوتــــربیاد
بگین تا زنده بود نخواستیش حالا اون تورونمیخواد
بگین که قلبش بد جوری هوایی چشم تو بود
بگین تمــــــوم شعـــراشــو برای چشم تـــو ســـرود
بهش بگین که یه دفعه بی خبر گذاشت و رفت
حتما اینو بهش بگیــــن که بــالو پر نداشــت و رفت
اگه سراغمو گرفت تو رو خدا هیچی نگین
یه خورده آرومش کنین بعد عکسامو بهش بدین
بهش بگین که تیغ روی رگاش وعکسات کشید
اونقدر تیغ رو رگاش زد که تا بیمارستان نرسید
وقتی که خاکم میکنن نذارینش بیاد جلو
بگین که این «محسن» نیست خواهشا از اینجابرو
.: Weblog Themes By Pichak :.